۲۶ آذر ۱۳۸۶


میخوام روی این برگهای عزیز غلت بزنم و غلت بزنم و غلت بزنم. تا ته دنیا

۲ نظر:

M گفت...

هومم... خب خوبه، میشه به اینم فکر کنم که خودم و ببرم روی برگ های شما بذارم غلت بخوره :*

... گفت...

:D بفرمائین ، قدمتون روی چشم