۰۴ مرداد ۱۳۸۸

سَرخوردگی که میگن همینیه که من هم دچارش شدم؟ که خوندنم نمیاد (حالا نوشتن که از اولش هم اومد نیومد داشت برام، ولی الان در کمال ناباوری میبینم که دچار نخوندن شدم) حوصله هیچ کاری رو ندارم. دائم فکرم مشغوله. هنوز نمیتونم باور کنم اتفاقاتی رو که افتاده و جسته گریخته هنوزم داره می افته. اخباری که میرسه... هنوز نتونستم عمق فاجعه رو باور کنم.
سختمه. خیلی سخت