پنج شنبه امتحان دارم و هیچی هم نخوندم. یعنی به نظرم خوندن نمیخواد که . هرچی از قبل بلد بودم و در طول ترم یاد گرفتم رو مینویسم دیگه! نه؟ (درستی یا نادرستی فرضیه ام تا چند روز دیگه معلوم میشه البته)
ولی اینقدر چشمم از بچه های دانشکدمون ترسیده که هنوزم خاطره اش دست از سرم برنمیداره. تا سرحد ممکن (که مرگ باشه) درس میخوندن و کتاب رو قورت میدادن. (البته الان اذعان میکنم که کار درستی میکردن و اصولا آدم میره دانشگاه برای درس خوندن! که متاسفانه من اینو دیر فهمیدم ،یعنی وقتی که دو ترم مونده بود تموم شه و خوب دیگه دیر بود) حالا اون که تموم شد و رفت و من هم همه جا سعی میکنم این معدل درخشانم رو از انظار عمومی یه جوری قایم کنم. ولی حالا چی؟ به نظر شما این امتحانه واقعا درس خوندن میخواد؟؟؟؟ من که اینطور فکر نمیکنم. : دی
... یکی من رو از دست این 1500 صفحه نجات بده
... یکی من رو از دست این 1500 صفحه نجات بده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر