چند وقته که قلعه ما به فکر ایزو گرفتن افتاده و باعث شده کلی ماجراهای سرگرم کننده به وجود بیاد. به این بهانه هم چند وقتیه هی به بچه ها فشار میارن که مدارک تحصیلیشون رو تحویل بخش اداری بدن. حالا نمیدونم چه حکمتیه که تو شرکت به این بزرگی هنوز هیچ کس مدرک نیاورده تحویل بده(که صد البته خودم هم یکی از این آدمها-ام) و همه رو رو حساب اطمینان و اعتماد دور هم جمع کردن :) تازه حالا که به مدرک ها احتیاج دارن معلوم شده هیچ کس هنوز مدرکش رو از دانشگاه هم نگرفته
خلاصه اینکه 2 ماه پیش برای اینکه بچه ها رو مجبور کنن مدارکشون رو بیارن، اعلام کردن از 2 ماه دیگه هر کی مدرکش تو پرونده اش نباشه حقوق معادل دیپلم میگیره
...اینه که افتادیم دنبال گرفتن مدرک
دوستم جان رو خبر کردم که یالا پاشو شال و کلاه کن بریم دانشگاه. جالبش هم این بود که هنوز هیچ کدوممون حتی با دانشگاه تصفیه نکرده بودیم
بعد از سه چهاربار که هی مرخصی گرفتیم و البته در جریان داستان مرخصی گرفتن های من هم هستین!!! رفتیم برای جمع آوری امضا های اساتید محترم و کارمندان محترمتر دانشگاه
تازه اون موقع بود که فهمیدیم نه بابا، این رشته سر دراز دارد... هرکدوم از استادها یک روز هستن و اشتراک همزمانی وجود استادها در دانشگاه، چیزی حدود یک اپسیلونِ و تازه گاهی هم استادها بنا به شرایط روحیشون حوصله امضا کردن برگه ها رو ندارن و کلی باید در این پروسه منت استادان مربوطه کشیده شود!( فهمیدن همه اینهایی که گفتم تقریبا دو ماه طول کشید-ها. یه وقت فکر نکنین کار آسونی بود) خلاصه دیگه مونده بود چهارتا امضای ناقابل از مدیر گروه و معاون پژوهشی و معاون آموزشی و رئیس دانشکده که کاشف بعمل اومد جناب مدیر گروه محترم، زمان ما اصلا در این دانشگاه وجود نداشته و تاره یه یک سالیه که به این کرسی جلوس فرمودن:( دردسرتون ندم، وقتی رفتیم پیشش و گفتیم آقای مدیر گروه لطفا امضا بفرمایین، گفت خانما اصلا شماها کی هستین؟؟؟
بگذریم ؛ ما هم دیدیم ادامه این کارها از عهده اینجانبان خارج میباشد،لذا برگه های مربوطه رو دادیم به یکی از کارمندان آموزش که میشناختیم و گفتیم آقای فلانی این امضا ها رو برای ما بگیر از خجالتتون در میایم!!! تو پرانتز: یعنی واقعا ما بودیم!!!!؟
این اتفاقات یه چهارشنبه ای افتاد و ساعت حدود 10 صبح شنبه بود که آقای کارمند آموزش زنگ زد که امضا ها رو گرفتم! کی میاین برگه هاتونو بگیرین؟ دوستان توجه داشته باشن که پنجشنبه و جمعه هم دانشگاه تعطیل بوده
خوب حالا این یعنی چی به نظر شما؟
چی میشد اگه از اول همین کار رو میکردم؟
در پایان لازم به ذکر است یه وقت فکر نکنین قضیه تموم شده ها، نه خیر. حالا باید بریم سراغ امضاهای بخش اداری...ولی خوب، دیگه یاد گرفتم چی کار باید بکنم: دو نقطه دی
پی نوشت : امروز هم شوالیه رفته دنبال مدرکش. امیدوارم اون به روز ما دچار نشه